آنگونه که اقتصاددانان میگویند خطر افزایش بیکاری جدی است. این حرف همه است از خباز و خوشچهره گرفته تا توکلی. بحران بیکاری منظر کریه خویش را در حجاب مسائل سیاسی پنهان کرده است. بحران جدی است، اما کسی آن را جدی نمیگیرد؛ زیر صورتک فرشته، صورت مهیب دیوی نشسته است.
به گزارش فرارو؛ آواز نگرانی اقتصاددانان از وضعیت بیکاری در سال آینده به نقطه اوج خود رسیده است. احمد توکلی در هنگام بررسی لایحه بودجه خواهان آن شده بود تا اعتبار کسبشده توسط دولت از محل هدفمندی یارانهها به 10 میلیارد دلار برسد. درخواست وی البته با مخالفت کمیسیون تلفیق روبرو شد و درآمد پیشبینیشده، در 20میلیارد دلار تثبیت گشت، اما توکلی باور دارد: «با افزایش اعتبار دولت به 20 هزار میلیارد وضع رکود در سال آینده را تشدید میشود و همین مسئله افزایش بیکاری و تورم و .. را در پیدارد.»
بعد از او این محمدرضا خباز بود که به لایحه بودجه اعتراض کرد. خباز لایحه مذکور را باعث افزایش بیکاری دانست و گفت: «اين بودجه نرخ بيكاري را افزايش خواهد داد چرا كه داراي ركود توليد است و همين امسال نرخ بيكاري يك درصد افزايش پيدا كرده است و مطمئنا سال آينده نيز بيشتر خواهد شد.»
اما اینک نوبت به اقتصاددانان خارج از مجلس رسیده است. محمد خوش چهره استاد دانشگاه و نماينده سابق مجلس در اینباره اظهار داشت: «در شرايط كنوني وضعيت اشتغال و افراد بيكار در جامعه در وضعيت بحراني است و با توجه به بيكاري متراكم از سال هاي گذشته اين موضوع به يك اولويت اصلي و مسئله حساس براي كشور تبديل شده است.»
اين كارشناس اقتصادي ضمن تشريح نقاط مثبت و منفي اقتصاد در سال 88 اظهار داشت: «به طور قطع اولويت اصلي دولت در حال حاضر با توجه به شرايط كنوني اقتصاد در كشور و شرايط حاكم در جهان بايد رفع بيكاري براي بهره وري بهتر و در نتيجه ايجاد پويايي بيشتر در اقتصاد باشد.»
اظهارات خوشچهره را باید جدی گرفت، چه این که ایلنا در روزهای نخست اسفند در گزارشی تفصیلی نوشت: «آخرین بررسیها از وضعیت کارگران شاغل در واحدهای صنعتی، بیانگر وخیم و بحرانی شدن وضع این قشر محروم جامعه در آستانه سال نو است.» مبنای این تحلیل، آمار بحرانهای کارگری طی ماههای گذشته است که روز به روز نگرانکنندهتر از قبل میشوند.
در بخشی از این گزارش آمده است: «نماینده فلاورجان با اشاره به کارخانههای ذوبآهن که آمار تولید آنها مایه افتخار مسوولان وزارت صنایع است، اعلام کرد که این کارخانهها روی خط بحران گام برمیدارند و بهزودی بحران گریبان آنها را هم خواهد گرفت.»
گفتنی است در آخرین روزهای بهمنماه، محمد پارسا، رئيس هيات مديره سنديكاي توليدكنندگان تجهيزات برقي اظهار کرده بود: «3 كارخانه فعال در صنعت برق از جمله آونگان به دليل بحران مالي تاكنون تعطيل شدهاند و با تعطيلي اين واحدها حدود 1500 تا 2000 نفر كارگر از كار بيكار شدهاند.»
فولادگر، عضو کمیسیون صنایع مجلس ریشه این بیکاری را در بخش صنعت میداند: «وضعيت نامناسب صنايع باعث شده نرخ بيكاري كشور با وجود روند كاهشي كه در سالهاي اوليه دولت نهم داشت، طي سال گذشته و اوايل امسال به وضعيت قبلي خود باز گردد.»
همچنین تایم در تحلیلی راجع به اوضاع اقتصادی ایران با اشاره به رشد 2.5 درصدی اقتصاد در 6 ماهه نخست سال جاری و فاصله آن تا هدف تعیینشده 8 درصدی، به مسئله بیکاری در ایران پرداخت و نوشت: «اگرچه آمار بیکاری 11.3 درصد اعلام میشود، اما این نرخ برای افراد 15 تا 24 ساله چیزی بیش از 24 درصد تخمین زده میشود.»
این نشریه البته ادعا کرد که آمار واقعی بیکاری چیزی بیش از اینهاست چرا که بسیاری از افراد بیکارشده در ادارات کار ثبت نام نمیکنند و از سوی دیگر یک روزنامهنگار ایرانی که خواست ناشناس بماند میگوید: «تعریف بیکاری دستکاری شده تا نزدیک به 10 درصد بماند، اما در حال حاضر هر خانواده ایرانی یک بیکار در میان خود دارد.»
یکی از اصلیترین نکاتی که در تحلیل تایم بدان پرداخته شده است، غفلت دولت از امور اقتصادی است. این نشریه میگوید: «دولت ایران به دلیل مسائل سیاسی پس از انتخابات تمرکزی بر روی مسائل اقتصادی ندارد و به عبارت بهتر شاخصهای اقتصادی خود را گزارش نمیکند.»
شاید ریشه نگرانیهای روز گذشته شهردار تهران نیز در همینجا باشد؛ جایی که قالیباف میگوید: «اکنون 14 ماه است که فعالیت و کار جدی در کشور صورت نمی گیرد و متاسفانه هنوز برخی در پیچ و خم حرف های پوچ، تهمت و افترا، غیبت، آبرو ریزی، افراط و تفریط، بی تدبیری، کم محبتی، بی صداقتی و ... به سر می برند.»
بحران بیکاری و مشکلات اقتصادی منظر کریه خویش را در حجاب مسائل سیاسی پنهان کرده اند. بحران جدی است، اما کسی آن را جدی نمیگیرد؛ زیر صورتک فرشته، صورت مهیب دیوی نشسته است.